بر ساحل نیل کفتار و تمساحی همدیگر را دیدند و برای احوال پرسی مدت ها آنجا ماندند.
تمساح گفت:خیلی بد گذشت،بعضی وقتها که بر درد و اندوهم گریه میکنم مخلوقات دیگر می گویند این ها اشک تمساح است و این موضوع مرا ناراحت می کند و عذابم می دهد.این موضوع برایم رنج آور است.
کفتار گفت:تو از اندوه و درد خود گفتی حال به من فکر کن،من به زیبایی جهان و به عجایب آن نگاه می کنم و لذت می برم سپس می خندم تا دنیا نیز بخندد.آنگاه مردم می گویند:این خند کفتار است!!!!
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
آناهید،الهه آب
ها و
آدرس
anahid.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.